سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قانون حمایت خانواده مصوب 1391

ماده1ـ به منظور رسیدگی به امور و دعاوی خانوادگی، قوه قضاییه موظف است ظرف سه سال از تاریخ تصویب این قانون در کلیه حوزه های قضایی شهرستان به تعداد کافی شعبه دادگاه خانواده تشکیل دهد. تشکیل این دادگاه در حوزه های قضایی بخش به تناسب امکانات به تشخیص رئیس قوه قضاییه موکول است.
تبصره1ـ از زمان اجرای این قانون در حوزه قضایی شهرستان هایی که دادگاه خانواده تشکیل نشده است تا زمان تشکیل آن، دادگاه عمومی حقوقی مستقر در آن حوزه با رعایت تشریفات مربوط و مقررات این قانون به امور و دعاوی خانوادگی رسیدگی می کند.
تبصره2ـ در حوزه قضایی بخشهایی که دادگاه خانواده تشکیل نشده است، دادگاه مستقر در آن حوزه با رعایت تشریفات مربوط و مقررات این قانون به کلیه امور و دعاوی
خانوادگی رسیدگی می کند، مگر دعاوی راجع به اصل نکاح و انحلال آن که در دادگاه خانواده نزدیکترین حوزه قضایی رسیدگی می شود.
ماده2ـ دادگاه خانواده با حضور رئیس یا دادرس علی البدل و قاضی مشاور زن تشکیل می گردد. قاضی مشاور باید ظرف سه روز از ختم دادرسی به طور مکتوب و مستدل در مورد موضوع دعوی اظهارنظر و مراتب را در پرونده درج کند. قاضی انشاء کننده رأی باید در دادنامه به نظر قاضی مشاور اشاره و چنانچه با نظر وی مخالف باشد با ذکر دلیل نظریه وی را رد کند.
تبصره ـ قوه قضاییه موظف است حداکثر ظرف پنج سال به تأمین قاضی مشاور زن برای کلیه دادگاههای خانواده اقدام کند و در این مدت می تواند از قاضی مشاور مرد که واجد شرایط تصدی دادگاه خانواده باشد استفاده کند.
ماده3ـ قضات دادگاه خانواده باید متأهل و دارای حداقل چهار سال سابقه خدمت قضایی باشند.
ماده4ـ رسیدگی به امور و دعاوی زیر در صلاحیت دادگاه خانواده است:
1ـ نامزدی و خسارات ناشی از برهم زدن آن
2ـ نکاح دائم، موقت و اذن در نکاح
3ـ شروط ضمن عقد نکاح
4ـ ازدواج مجدد
5 ـ جهیزیه
6 ـ مهریه
7ـ نفقه زوجه و اجرت المثل ایام زوجیت
8 ـ تمکین و نشوز
9ـ طلاق ، رجوع ، فسخ و انفساخ نکاح ، بذل مدت و انقضای آن
10ـ حضانت و ملاقات طفل
11ـ نسب
12ـ رشد، حجر و رفع آن
13ـ ولایت قهری، قیمومت، امور مربوط به ناظر و امین اموال محجوران و وصایت در امور مربوط به آنان
14ـ نفقه اقارب
15ـ امور راجع به غایب مفقود الاثر
16ـ سرپرستی کودکان بی سرپرست
17ـ اهدای جنین
18ـ تغییر جنسیت
تبصره ـ به دعاوی اشخاص موضوع اصول دوازدهم (12) و سیزدهم (13) قانون اساسی حسب مورد طبق قانون اجازه رعایت احوال شخصیه ایرانیان غیرشیعه در محاکم مصوب 31/4/1312 و قانون رسیدگی به دعاوی مطروحه راجع به احوال شخصیه و تعلیمات دینی ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی مصوب 3/4/1372 مجمع تشخیص مصلحت نظام رسیدگی می شود.
تصمیمات مراجع عالی اقلیت های دینی مذکور درامور حسبی و احوال شخصیه آنان از جمله نکاح و طلاق، معتبر و توسط محاکم قضایی بدون رعایت تشریفات، تنفیذ و اجراء می گردد.
ماده5 ـ درصورت عدم تمکن مالی هریک از اصحاب دعوی دادگاه می تواند پس از احراز مراتب و با توجه به اوضاع واحوال، وی را از پرداخت هزینه دادرسی، حق الزحمه کارشناسی، حق الزحمه داوری و سایر هزینه ها معاف یا پرداخت آنها را به زمان اجرای حکم موکول کند. همچنین در صورت اقتضاء ضرورت یا وجود الزام قانونی دایر بر داشتن وکیل، دادگاه حسب مورد رأساً یا به درخواست فرد فاقد تمکن مالی وکیل معاضدتی تعیین می کند.
تبصره ـ افراد تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) و مددجویان سازمان بهزیستی کشور از پرداخت هزینه دادرسی معاف می باشند.
ماده6 ـ مادر یا هر شخصی که حضانت طفل یا نگهداری شخص محجور را به اقتضاء ضرورت برعهده دارد، حق اقامه دعوی برای مطالبه نفقه طفل یا محجور را نیز دارد. در این صورت، دادگاه باید در ابتداء ادعای ضرورت را بررسی کند.
ماده7ـ دادگاه می تواند پیش از اتخاذ تصمیم در مورد اصل دعوی به درخواست یکی از طرفین در اموری از قبیل حضانت، نگهداری و ملاقات طفل و نفقه زن و محجور که تعیین تکلیف آنها فوریت دارد بدون اخذ تأمین، دستور موقت صادر کند. این دستور بدون نیاز به تأیید رئیس حوزه قضایی قابل اجراء است. چنانچه دادگاه ظرف شش ماه راجع به اصل دعوی اتخاذ تصمیم نکند، دستور صادرشده ملغی محسوب و از آن رفع اثر می شود، مگر آنکه دادگاه مطابق این ماده دوباره دستور موقت صادر کند.
ماده8 ـ رسیدگی در دادگاه خانواده با تقدیم دادخواست و بدون رعایت سایر تشریفات آیین دادرسی مدنی انجام می شود.
تبصره ـ هرگاه خواهان خوانده را مجهول المکان معرفی کند، باید آخرین اقامتگاه او را به دادگاه اعلام کند. دادگاه به طرق مقتضی در این باره تحقیق و تصمیم گیری می کند.
ماده9ـ تشریفات و نحوه ابلاغ در دادگاه خانواده تابع مقررات قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی است، لکن چنانچه طرفین دعوی طرق دیگری از قبیل پست، نمابر، پیام تلفنی و پست الکترونیک را برای این منظور به دادگاه اعلام کنند، دادگاه می تواند ابلاغ را به آن طریق انجام دهد. در هر صورت، احراز صحت ابلاغ با دادگاه است.
ماده10ـ دادگاه می تواند برای فراهم کردن فرصت صلح و سازش جلسه دادرسی را به درخواست زوجین یا یکی از آنان حداکثر برای دو بار به تأخیر اندازد.
ماده11ـ در دعاوی مالی موضوع این قانون، محکومٌ له پس از صدور حکم قطعی و تا پیش از شروع اجرای آن نیز می تواند از دادگاهی که حکم نخستین را صادر کرده است، تأمین محکوم ٌبه را درخواست کند.
ماده12ـ در دعاوی و امور خانوادگی مربوط به زوجین، زوجه می تواند در دادگاه محل اقامت خوانده یا محل سکونت خود اقامه دعوی کند مگر در موردی که خواسته، مطالبه مهریه غیرمنقول باشد.
ماده13ـ هرگاه زوجین دعاوی موضوع صلاحیت دادگاه خانواده را علیه یکدیگر در حوزه های قضایی متعدد مطرح کرده باشند، دادگاهی که دادخواست مقدم به آن داده شده است صلاحیت رسیدگی را دارد. چنانچه دو یا چند دادخواست در یک روز تسلیم شده باشد، دادگاهی که صلاحیت رسیدگی به دعوای زوجه را دارد به کلیه دعاوی رسیدگی می کند.
ماده14ـ هرگاه یکی از زوجین مقیم خارج از کشور باشد، دادگاه محل اقامت طرفی که در ایران اقامت دارد برای رسیدگی صالح است. اگر زوجین مقیم خارج از کشور باشند ولی یکی از آنان در ایران سکونت موقت داشته باشد، دادگاه محل سکونت فرد ساکن در ایران و اگر هر دو در ایران سکونت موقت داشته باشند، دادگاه محل سکونت موقت زوجه برای رسیدگی صالح است. هرگاه هیچ یک از زوجین در ایران سکونت نداشته باشند، دادگاه شهرستان تهران صلاحیت رسیدگی را دارد، مگر آنکه زوجین برای اقامه دعوی در محل دیگر توافق کنند.
ماده15ـ هرگاه ایرانیان مقیم خارج از کشور امور و دعاوی خانوادگی خود را در محاکم و مراجع صلاحیتدار محل اقامت خویش مطرح کنند، احکام این محاکم یا مراجع در ایران اجراء نمی شود مگر آنکه دادگاه صلاحیتدار ایرانی این احکام را بررسی و حکم تنفیذی صادر کند.
تبصره ـ ثبت طلاق ایرانیان مقیم خارج از کشور در کنسولگری های جمهوری اسلامی ایران به درخواست کتبی زوجین یا زوج با ارائه گواهی اجرای صیغه طلاق توسط اشخاص صلاحیـتدار که با پیشنهـاد وزارت امور خارجه و تصویب رئیس قوه قضاییه به کنسولگری ها معرفی می شوند امکان پذیر است. ثبت طلاق رجعی منوط به انقضای عده است.
در طلاق بائن نیز زوجه می تواند طلاق خود را با درخواست کتبی و ارائه گواهی اجرای صیغه طلاق توسط اشخاص صلاحیتدار فوق در کنسولگری ثبت نماید.
در مواردی که طلاق به درخواست زوج ثبت می گردد، زوجه می تواند با رعایت این قانون برای مطالبه حقوق قانونی خود به دادگاههای ایران مراجعه نماید.

فصل دوم ـ مراکز مشاوره خانوادگی
ماده16ـ به منظور تحکیم مبانی خانواده و جلوگیری از افزایش اختلافات خانوادگی و طلاق و سعی در ایجاد صلح و سازش، قوه قضاییه موظف است ظرف سه سال از تاریخ لازم الاجراء شدن این قانون مراکز مشاوره خانواده را در کنار دادگاه های خانواده ایجاد کند.
تبصره ـ در مناطقی که مراکز مشاوره خانواده وابسته به سازمان بهزیستی وجود دارد دادگاه ها می توانند از ظرفیت این مراکز نیز استفاده کنند.
ماده17ـ اعضای مراکز مشاوره خانواده از کارشناسان رشته های مختلف مانند مطالعات خانواده، مشاوره، روان پزشکی، روان شناسی، مددکاری اجتماعی، حقوق و فقه و مبانی حقوق اسلامی انتخاب می شوند و حداقل نصف اعضای هر مرکز باید از بانوان متأهل واجد شرایط باشند. تعداد اعضاء، نحوه انتخاب، گزینش، آموزش و نحوه رسیدگی به تخلفات اعضای مراکز مشاوره خانواده، شیوه انجام وظایف و تعداد این مراکز و نیز تعرفه خدمات مشاوره ای و نحوه پرداخت آن به موجب آیین نامه ای است که ظرف شش ماه پس از لازم الاجراء شدن این قانون به وسیله وزیر دادگستری تهیه می شود و به تصویب رئیس قوه قضاییه می رسد.
ماده18ـ در حوزه های قضایی که مراکز مشاوره خانواده ایجاد شده است، دادگاه خانواده می تواند در صورت لزوم با مشخص کردن موضوع اختلاف و تعیین مهلت، نظر این مراکز را در مورد امور و دعاوی خانوادگی خواستار شود.
ماده19ـ مراکز مشاوره خانواده ضمن ارائه خدمات مشاوره ای به زوجین، خواسته های دادگاه را در مهلت مقرر اجراء و در موارد مربوط سعی در ایجاد سازش می کنند. مراکز مذکور در صورت حصول سازش به تنظیم سازش نامه مبادرت و در غیر این صورت نظر کارشناسی خود در مورد علل و دلایل عدم سازش را به طور مکتوب و مستدل به دادگاه اعلام می کنند.
تبصره ـ دادگاه با ملاحظه نظریه کارشناسی مراکز مشاوره خانواده به تشخیص خود مبادرت به صدور رأی می کند.

فصل سوم ـ ازدواج
ماده20ـ ثبت نکاح دائم، فسخ و انفساخ آن، طلاق، رجوع و اعلام بطلان نکاح یا طلاق الزامی است.
ماده21ـ نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران در جهت محوریت و استواری روابط خانوادگی، نکاح دائم را که مبنای تشکیل خانواده است مورد حمایت قرار می دهد. نکاح موقت نیز تابع موازین شرعی و مقررات قانون مدنی است و ثبت آن در موارد زیر الزامی است:
1ـ باردارشدن زوجه
2ـ توافق طرفین
3ـ شرط ضمن عقد
تبصره ـ ثبت وقایع موضوع این ماده و ماده (20) این قانون در دفاتر اسناد رسمی ازدواج یا ازدواج و طلاق مطابق آیین نامه ای است که ظرف یک سال با پیشنهاد وزیر دادگستری به تصویب رئیس قوه قضاییه می رسد و تا تصویب آیین نامه مذکور، نظام نامه های موضوع ماده (1) اصلاحی قانون راجع به ازدواج مصوب 29/2/1316 کماکان به قوت خود باقی است.
ماده22ـ هرگاه مهریه در زمان وقوع عقد تا یکصد و ده سکّه تمام بهارآزادی یا معادل آن باشد، وصول آن مشمول مقررات ماده (2) قانون اجرای محکومیت های مالی است. چنانچه مهریه، بیشتر از این میزان باشد در خصوص مازاد، فقط ملائت زوج ملاک پرداخت است. رعایت مقررات مربوط به محاسبه مهریه به نرخ روز کماکان الزامی است.
ماده23ـ وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مکلف است ظرف یک ماه از تاریخ لازم الاجراءشدن این قانون بیماری هایی را که باید طرفین پیش از ازدواج علیه آنها واکسینه شوند و نیز بیماری های واگیردار و خطرناک برای زوجین و فرزندان ناشی از ازدواج را معین و اعلام کند. دفاتر رسمی ازدواج باید پیش از ثبت نکاح گواهی صادرشده از سوی پزشکان و مراکز مورد تأیید وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دال بر عدم اعتیاد به مواد مخدر و عدم ابتلاء به بیماری های موضوع این ماده ویا واکسینه شدن طرفین نسبت به بیماری های مذکور را از آنان مطالبه و بایگانی کنند.
تبصره ـ چنانچه گواهی صادرشده بر وجود اعتیاد و یا بیماری دلالت کند، ثبت نکاح در صورت اطلاع طرفین بلامانع است. در مورد بیماری های مسری و خطرناک که نام آنها به وسیله وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تعیین و اعلام می شود، طرفین جهت مراقبت و نظارت به مراکز تعیین شده معرفی می شوند. در مواردی که بیماری خطرناک زوجین به تشخیص وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی منجر به خسارت به جنین باشد، مراقبت و نظارت باید شامل منع تولید نسل نیز باشد.

فصل چهارم ـ طلاق
ماده24ـ ثبت طلاق و سایر موارد انحلال نکاح و نیز اعلام بطلان نکاح یا طلاق در دفاتر رسمی ازدواج و طلاق حسب مورد پس از صدور گواهی عدم امکان سازش یا حکم مربوط از سوی دادگاه مجاز است.
ماده25ـ درصورتی که زوجین متقاضی طلاق توافقی باشند، دادگاه باید موضوع را به مرکز مشاوره خانواده ارجاع دهد. در این موارد طرفین می توانند تقاضای طلاق توافقی را از ابتداء در مراکز مذکور مطرح کنند.
در صورت عـدم انصراف متقاضی از طلاق، مرکز مشاوره خانواده موضوع را با مشخص کردن موارد توافق جهت اتخاذ تصمیم نهایی به دادگاه منعکس می کند.
ماده26ـ در صورتی که طلاق، توافقی یا به درخواست زوج باشد، دادگاه به صدور گواهی عدم امکان سازش اقدام و اگر به درخواست زوجه باشد، حسب مورد، مطابق قانون به صدور حکم الزام زوج به طلاق یا احراز شرایط اعمال وکالت در طلاق مبادرت می کند.
ماده27ـ در کلیه موارد درخواست طلاق، به جز طلاق توافقی، دادگاه باید به منظور ایجاد صلح و سازش موضوع را به داوری ارجاع کند. دادگاه در این موارد باید با توجه به نظر داوران رأی صادر و چنانچه آن را نپذیرد، نظریه داوران را با ذکر دلیل رد کند.
ماده28ـ پس از صدور قرار ارجاع امر به داوری، هریک از زوجین مکلفند ظرف یک هفته از تاریخ ابلاغ یک نفر از اقارب متأهل خود را که حداقل سی سال داشته و آشنا به مسائل شرعی و خانوادگی و اجتماعی باشد به عنوان داور به دادگاه معرفی کنند.
تبصره1ـ محارم زوجه که همسرشان فوت کرده یا از هم جدا شده باشند، در صورت وجود سایر شرایط مذکور در این ماده به عنوان داور پذیرفته می شوند.
تبصره2ـ درصورت نبود فرد واجد شرایط در بین اقارب یا عدم دسترسی به ایشان یا استنکاف آنان از پذیرش داوری، هریک از زوجین می توانند داور خود را از بین افراد واجد صلاحیت دیگر تعیین و معرفی کنند. درصورت امتناع زوجین از معرفی داور یا عدم توانایی آنان دادگاه، خود یا به درخواست هر یک از طرفین به تعیین داور مبادرت می کند.
ماده29ـ دادگاه ضمن رأی خود با توجه به شروط ضمن عقد و مندرجات سند ازدواج، تکلیف جهیزیه، مهریه و نفقه زوجه، اطفال و حمل را معین و همچنین اجرت المثل ایام زوجیت طرفین مطابق تبصره ماده (336) قانون مدنی تعیین و در مورد چگونگی حضانت و نگهداری اطفال و نحوه پرداخت هزینه های حضانت و نگهداری تصمیم مقتضی اتخاذ می کند. همچنین دادگاه باید با توجه به وابستگی عاطفی و مصلحت طفل، ترتیب، زمان و مکان ملاقات وی با پدر و مادر و سایر بستگان را تعیین کند. ثبت طلاق موکول به تأدیه حقوق مالی زوجه است. طلاق درصورت رضایت زوجه یا صدور حکم قطعی دایر بر اعسار زوج یا تقسیط محکومٌ به نیز ثبت می شود. در هرحال، هرگاه زن بدون دریافت حقوق مذکور به ثبت طلاق رضایت دهد می تواند پس از ثبت طلاق برای دریافت این حقوق از طریق اجرای احکام دادگستری مطابق مقررات مربوط اقدام کند.
ماده30ـ در مواردی که زوجه در دادگاه ثابت کند به امر زوج یا اذن وی از مال خود برای مخارج متعارف زندگی مشترک که برعهده زوج است هزینه کرده و زوج نتواند قصد تبرع زوجه را اثبات کند، می تواند معادل آن را از وی دریافت نماید.
ماده31ـ ارائه گواهی پزشک ذی صلاح درمورد وجود جنین یا عدم آن برای ثبت طلاق الزامی است، مگر آنکه زوجین بر وجود جنین اتفاق نظر داشته باشند.
ماده32ـ در مورد حکم طلاق، اجرای صیغه و ثبت آن حسب مورد منوط به انقضای مهلت فرجام خواهی یا ابلاغ رأی فرجامی است.
ماده33ـ مدت اعتبار حکم طلاق شش ماه پس از تاریخ ابلاغ رأی فرجامی یا انقضای مهلت فرجام خواهی است. هرگاه حکم طلاق از سوی زوجه به دفتر رسمی ازدواج و طلاق تسلیم شود، در صورتی که زوج ظرف یک هفته از تاریخ ابلاغ مراتب در دفترخانه حاضر نشود، سردفتر به زوجین ابلاغ می کند برای اجرای صیغه طلاق و ثبت آن در دفترخانه حاضر شوند. در صورت عدم حضور زوج و عدم اعلام عذر از سوی وی یا امتناع او از اجرای صیغه، صیغه طلاق جاری و ثبت می شود و مراتب به زوج ابلاغ می گردد. در صورت اعلام عذر از سوی زوج، یک نوبت دیگر به ترتیب مذکور از طرفین دعوت به عمل می آید.
تبصره ـ دادگاه صادرکننده حکم طلاق باید در رأی صادرشده بر نمایندگی سردفتر در اجرای صیغه طلاق در صورت امتناع زوج تصریح کند.
ماده34ـ مدت اعتبار گواهی عدم امکان سازش برای تسلیم به دفتر رسمی ازدواج و طلاق سه ماه پس از تاریخ ابلاغ رأی قطعی یا قطعی شدن رأی است. چنانچه گواهی مذکور ظرف این مهلت تسلیم نشود یا طرفی که آن را به دفترخانه رسمی طلاق تسلیم کرده است ظرف سه ماه از تاریخ تسلیم در دفترخانه حاضر نشود یا مدارک لازم را ارائه نکند، گواهی صادرشده از درجه اعتبار ساقط است.
تبصره ـ هرگـاه گواهی عـدم امکان سازش صادرشده بر اساس توافق زوجین به حکم قانون از درجه اعتبار ساقط شود کلیه توافقاتی که گواهی مذکور بر مبنای آن صادر شده است ملغی می گردد.
ماده35ـ هرگاه زوج در مهلت مقرر به دفتر رسمی ازدواج و طلاق مراجعه و گواهی عدم امکان سازش را تسلیم کند، درصورتی که زوجه ظرف یک هفته در دفترخانه حاضر نشود سردفتر به زوجین اخطار می کند برای اجرای صیغه طلاق و ثبت آن در دفترخانه حاضر شوند. درصورت عدم حضور زوجه صیغه طلاق جاری و پس از ثبت به وسیله دفترخانه مراتب به اطلاع زوجه می رسد.
تبصره ـ فاصله بین ابلاغ اخطاریه و جلسه اجرای صیغه در این ماده و ماده (34) این قانون نباید از یک هفته کمتر باشد. در مواردی که زوج یا زوجه مجهول المکان باشند، دعوت از شخص مجهول المکان از طریق نشر آگهی در جراید کثیر الانتشار یا هزینه درخواست کننده به وسیله دفترخانه به عمل می آید.
ماده36ـ هرگاه گواهی عدم امکان سازش بنا بر توافق زوجین صادر شده باشد، درصورتی که زوجه بنا بر اعلام دادگاه صادرکننده رأی و یا به موجب سند رسمی در اجرای صیغه طلاق وکالت بلاعزل داشته باشد، عدم حضور زوج، مانع اجرای صیغه طلاق و ثبت آن نیست.
ماده37ـ اجرای صیغه طلاق با رعایت جهات شرعی در دفترخانه یا در محل دیگر و با حضور سردفتر انجام می گیرد.
ماده38 ـ در طلاق رجعی، صیغه طلاق مطابق مقررات مربوط جاری و مراتب صورتجلسه می شود ولی ثبت طلاق منوط به ارائه گواهی کتبی حداقل دو شاهد مبنی بر سکونت زوجه مطلّقه در منزل مشترک تا پایان عده است، مگر این که زن رضایت به ثبت داشته باشد. در صورت تحقق رجوع، صورتجلسه طلاق ابطال و درصورت عدم رجوع صورتجلسه تکمیل و طلاق ثبت می شود. صورتجلسه تکمیل شده به امضای سردفتر، زوجین یا نمایندگان آنان و دو شاهد طلاق می رسد. در صورت درخواست زوجه، گواهی اجرای صیغه طلاق و عدم رجوع زوج به وی اعطاء می شود. در هر حال درصورت انقضای مدت عده و عدم احراز رجوع، طلاق ثبت می شود.
ماده39ـ در کلیه موارد، قطعی و قابل اجراء بودن گواهی عدم امکان سازش یا حکم طلاق باید از سوی دادگاه صادرکننده رأی نخستین گواهی و همزمان به دفتر رسمی ازدواج و طلاق ارائه شود.

فصل پنجم ـ حضانت و نگهداری اطفال و نفقه
ماده40ـ هرکس از اجرای حکم دادگاه در مورد حضانت طفل استنکاف کند یا مانع اجرای آن شود یا از استرداد طفل امتناع ورزد، حسب تقاضای ذی نفع و به دستور دادگاه صادرکننده رأی نخستین تا زمان اجرای حکم بازداشت می شود.
ماده41ـ هرگاه دادگاه تشخیص دهد توافقات راجع به ملاقات، حضانت، نگهداری و سایر امور مربوط به طفل برخلاف مصلحت او است یا در صورتی که مسؤول حضانت از انجام تکالیف مقرر خودداری کند ویا مانع ملاقات طفل تحت حضانت با اشخاص ذی حق شود، می تواند در خصوص اموری از قبیل واگذاری امر حضانت به دیگری یا تعیین شخص ناظر با پیش بینی حدود نظارت وی با رعایت مصلحت طفل تصمیم مقتضی اتخاذ کند.
تبصره ـ قوه قضاییه مکلف است برای نحوه ملاقات والدین با طفل ساز و کار مناسب با مصالح خانواده و کودک را فراهم نماید.
آیین نامه اجرایی این ماده ظرف شش ماه توسط وزارت دادگستری تهیه می شود و به تصویب رئیس قوه قضاییه می رسد.
ماده42ـ صغیر و مجنون را نمی توان بدون رضایت ولی، قیم، مادر یا شخصی که حضانت و نگهداری آنان به او واگذار شده است از محل اقامت مقرر بین طرفین یا محل اقامت قبل از وقوع طلاق به محل دیگر یا خارج از کشور فرستاد، مگر اینکه دادگاه آن را به مصلحت صغیر و مجنون بداند و با درنظر گرفتن حق ملاقات اشخاص ذی حق این امر را اجازه دهـد. دادگاه درصـورت موافقت با خـارج کردن صغیـر و مجنون از کشور، بنابر درخواست ذی نفع، برای تضمین بازگرداندن صغیر و مجنون تأمین مناسبی اخذ می کند.
ماده43ـ حضانت فرزندانی که پدرشان فوت شده با مادر آنها است مگر آنکه دادگاه به تقاضای ولی قهری یا دادسـتان، اعطای حضـانت به مادر را خلاف مصلحت فرزند تشخیص دهد.
ماده44ـ درصورتی که دستگاه های اجرایی موضوع ماده (5) قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب 8/7/1386، ملزم به تسلیم یا تملیک اموالی به صغیر یا سایر محجوران باشند، این اموال با تشخیص دادستان در حدود تأمین هزینه های متعارف زندگی باید
در اختیار شخصی قرار گیرد که حضانت و نگهداری محجور را عهده دار است، مگر آنکه دادگاه به نحو دیگری مقرر کند.
ماده45ـ رعایت غبطه و مصلحت کودکان و نوجوانان در کلیه تصمیمات دادگاه ها و مقامات اجرایی الزامی است.
ماده46ـ حضور کودکان زیر پانزده سال در جلسات رسیدگی به دعاوی خانوادگی جز در موارد ضروری که دادگاه تجویز می کند ممنوع است.
ماده47ـ دادگاه در صورت درخواست زن یا سایر اشخاص واجب النفقه، میزان و ترتیب پرداخت نفقه آنان را تعیین می کند.
تبصره ـ درمورد این ماده و سایر مواردی که به موجب حکم دادگاه باید وجوهی به طور مستمر از محکومٌ علیه وصول شود یک بار تقاضای صدور اجراییه کافی است و عملیات اجرایی مادام که دستور دیگری از دادگاه صادر نشده باشد ادامه می یابد.

فصل ششم ـ حقوق وظیفه و مستمری
ماده48ـ میزان حقوق وظیفه یا مستمری زوجه دائم متوفی و فرزندان و سایر وراث قانونی وی و نحوه تقسیم آن در تمام صندوقهای بازنشستگی اعم از کشوری، لشکری ، تأمین اجتماعی و سایر صندوقهای خاص به ترتیب زیر است:
1ـ زوجه دائم متوفی از حقوق وظیفه یا مستمری وی برخوردار می گردد و ازدواج وی مانع دریافت حقوق مذکور نیست و درصورت فوت شوهر بعدی و تعلق حقوق به زوجه در اثر آن، بیشترین مستمری ملاک عمل است.
تبصره ـ اگر متوفی چند زوجه دائم داشته باشد حقوق وظیفه یا مستمری به تساوی بین آنان و سایر وراث قانونی تقسیم می شود.
2ـ دریافت حقوق بازنشستگی یا از کارافتادگی، مستمری از کارافتادگی یا بازنشستگی حسب مورد توسط زوجه متوفی مانع از دریافت حقوق وظیفه یا مستمری متوفی نیست.
3ـ فرزنـدان اناث در صـورت نداشتن شغل یا شوهر و فرزندان ذکور تا سن بیست سالگی و بعد از آن منحصراً در صورتی که معلول از کار افتاده نیازمند باشند یا اشتغال به تحصیلات دانشگاهی داشته باشند حسب مورد از کمک هزینه اولاد، بیمه و مستمری بازماندگان یا حقوق وظیفه والدین خود برخوردار می گردند.
4ـ حقوق وظـیفه یا مستمری زوجـه دائم و فرزندان و سـایر وراث قانونی کلیه کارکنان شاغل و بازنشـسته مطابق ماده (87) قانون استخدام کشوری مصوب 31/3/1345 و اصلاحات بعدی آن و با لحاظ ماده (86) همان قانون و اصلاحیه های بعدی آن، تقسیم و پرداخت می گردد.
تبصره ـ مقررات این ماده در مورد افرادی که قبل از اجراء شدن این قانون فوت شده اند نیز لازم الاجراء است.

فصل هفتم ـ مقررات کیفری
ماده49ـ چنانچه مردی بدون ثبت در دفاتر رسمی به ازدواج دائم، طلاق یا فسخ نکاح اقدام یا پس از رجوع تا یک ماه از ثبت آن خودداری یا در مواردی که ثبت نکاح موقت الزامی است از ثبت آن امتناع کند، ضمن الزام به ثبت واقعه به پرداخت جزای نقدی درجه پنج و یا حبس تعزیری درجه هفت محکوم می شود. این مجازات در مورد مردی که از ثبت انفساخ نکاح و اعلام بطلان نکاح یا طلاق استنکاف کند نیز مقرر است.
ماده50 ـ هرگاه مردی برخلاف مقررات ماده (1041) قانون مدنی ازدواج کند، به حبس تعزیری درجه شش محکوم می شود. هرگاه ازدواج مذکور به مواقعه منتهی به نقص عضو یا مرض دائم زن منجر گردد، زوج علاوه بر پرداخت دیه به حبس تعزیری درجه پنج و اگر به مواقعه منتهی به فوت زن منجر شود، زوج علاوه بر پرداخت دیه به حبس تعزیری درجه چهار محکوم می شود.
تبصره ـ هرگاه ولی قهری، مادر، سرپرست قانونی یا مسؤول نگهداری و مراقبت و تربیت زوجه در ارتکاب جرم موضوع این ماده تأثیر مستقیم داشته باشند به حبس تعزیری درجه شش محکوم می شوند. این حکم در مورد عاقد نیز مقرر است.
ماده51 ـ هر فرد خارجی که بدون اخذ اجازه مذکور در ماده (1060) قانون مدنی و یا بر خلاف سایر مقررات قانونی با زن ایرانی ازدواج کند به حبس تعزیری درجه پنج محکوم می شود.
ماده52 ـ هرکس در دادگاه زوجیت را انکار کند و سپس ثابت شود این انکار بی اساس بوده است یا برخلاف واقع با طرح شکایت کیفری یا دعوای حقوقی مدعی زوجیت با دیگری شود به حبس تعزیری درجه شش ویا جزای نقدی درجه شش محکوم می شود.
این حکم درمورد قائم مقام قانونی اشخاص مذکور نیز که با وجود علم به زوجیت، آن را در دادگاه انکار کند یا علی رغم علم به عدم زوجیت با طرح شکایت کیفری یا دعوای حقوقی مدعی زوجیت گردد، جاری است.
ماده53 ـ هرکس با داشتن استطاعت مالی، نفقه زن خود را در صورت تمکین او ندهد یا از تأدیه نفقه سایر اشخاص واجب النفقه امتناع کند به حبس تعزیری درجه شش محکوم می شود. تعقیب کیفری منوط به شکایت شاکی خصوصی است و درصورت گذشت وی از شکایت در هر زمان تعقیب جزایی یا اجرای مجازات موقوف می شود.
تبصره ـ امتناع از پرداخت نفقه زوجه ای که به موجب قانون مجاز به عدم تمکین است و نیز نفقه فرزندان ناشی از تلقیح مصنوعی یا کودکان تحت سرپرستی مشمول مقررات این ماده است.
ماده54 ـ هرگاه مسؤول حضانت از انجام تکالیف مقرر خودداری کند یا مانع ملاقات طفل با اشخاص ذی حق شود، برای بار اول به پرداخت جزای نقدی درجه هشت و در صورت تکرار به حداکثر مجازات مذکور محکوم می شود.
ماده55 ـ هر پزشکی که عامداً بر خلاف واقع گواهی موضوع مواد (23) و (31) این قانون را صادر یا با سوء نیت از دادن گواهی مذکور خودداری کند، بار اول به محرومیت
درجه شش موضوع قانون مجازات اسلامی از اشتغال به طبابت و بار دوم و بالاتر به حداکثر مجازات مذکور محکوم می شود.
ماده56 ـ هر سردفتر رسمی که بدون اخذ گواهی موضوع مواد (23) و (31) این قانون یا بدون اخذ اجازه نامه مذکور در ماده (1060) قانون مدنی یا حکم صادرشده درمورد تجویز ازدواج مجدد یا برخلاف مقررات ماده (1041) قانون مدنی به ثبت ازدواج اقدام کند یا بدون حکم دادگاه یا گواهی عدم امکان سازش یا گواهی موضوع ماده (40) این قانون یا حکم تنفیذ راجع به احکام خارجی به ثبت هریک از موجبات انحلال نکاح یا اعلام بطلان نکاح یا طلاق مبادرت کند، به محرومیت درجه چهار موضوع قانون مجازات اسلامی از اشتغال به سردفتری محکوم می شود.
ماده57 ـ آیین نامه اجرایی این قانون بنا بر پیشنهاد وزیر دادگستری به تصویب رئیس قوه قضاییه می رسد.
ماده58 ـ از تاریخ لازم الاجراءشدن این قانون، قوانین زیر نسخ می گردد:
1ـ قانون راجع به ازدواج مصوب 23/5/1310
2ـ قانون راجع به انکار زوجیت مصوب 20/2/1311
3ـ قانون اصلاح مواد (1) و (3) قانون ازدواج مصوب 29/2/1316
4ـ قانون لزوم ارائه گواهینامه پزشک قبل از وقوع ازدواج مصوب 13/9/1317
5 ـ قانون اعطاء حضانت فرزندان صغیر یا محجور به مادران آنها مصوب 6/5/1364
6 ـ قانون مربوط به حق حضانت مصوب 22/4/1365
7ـ قانون الزام تزریق واکسن ضدکزاز برای بانوان قبل از ازدواج مصوب 23/1/1367
8 ـ قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق مصوب 21/12/1371 به جز بند (ب) تبصره (6) آن و نیز قانون تفسیر تبصره های «3» و «6» قانون مذکور مصوب 3/6/1373
9ـ مواد (642)، (645) و (646) قانون مجازات اسلامی مصوب 2/3/1375
10ـ قانون اختصاص تعدادی از دادگاههای موجود به دادگاههای موضوع اصل بیست و یکم (21) قانون اساسی مصوب 8/5/1376
11ـ قانون تعیین مدت اعتبار گواهی عدم امکان سازش مصوب 11/8/1376
قانون فوق مشتمل بر پنجاه و هشت ماده درجلسه علنی روز سه شنبه مورخ اول اسفند ماه یکهزار و سیصد و نود و یک مجلس شورای اسلامی تصویب شد و در تاریخ 9/12/1391 به تأیید شورای نگهبان رسید.

رئیس مجلس شورای اسلامی ـ علی لاریجانی

 

منبع مطلب:

https://vakilparvandi.ir/%d9%82%d8%a7%d9%86%d9%88%d9%86-%d8%ad%d9%85%d8%a7%db%8c%d8%aa-%d8%ae%d8%a7%d9%86%d9%88%d8%a7%d8%af%d9%87-%d9%85%d8%b5%d9%88%d8%a8-1391/


جرم خیانت در امانت

جرم خیانت در امانت از جمله جرائمی می باشد که در روابط اشخاص با یکدیگر بسیار اتفاق می افتد و آنچه توسط قانون جرم انگاری شده است خیانت در امانت نسبت به اموال منقول و غیر منقول و اسناد است و خیانت در روابط زناشویی مشمول عنوان زناو رابطه نامشروعمی باشد .

خیانت در امانت از جمله جرائم علیه اموال می باشد که می بایست آن را از جرم کلاهبرداریو سرقت و تخریب مجزا بدانیم . زیرا در عمل ممکن است این جرائم با یکدیگر اشتباه گرفته شود .

به موجب قانون (هرگاه اموال منقول یا غیر منقول یا نوشته هایی از قبیل سفته و چک و قبض ونظایر آن به عنوان اجاره یا امانت یا رهن یا برای وکالت یا هر کار با اجرت یا بی اجرت به کسی داده شود و بنا بر این بوده است که اشیای مذکور مسترد شود یا به مصرف معینی برسد و شخصی که ان اشیا نزد او بوده آنها را به ضرر مالکین یا متصرفین آنها استعمال یا تصاحب یا تلف یا مفقود نماید به حبس از 6 ماه تا 2 سال محکوم می شود .)

به موجب این ماده خیانت در امانت نسبت به همه اموال منقول ( مانند اتومبیل ، موبایل ، ساعت و.. ) اموال غیر منقول ( ساختمان ، خانه ) و اسناد از قبیل ( چک و سفته وبرات و قبض و قرارداد و.. قابل تحقق است .

به موجب این مقرره قانونی اگر هر نوع مالی به هر عنوان مانند اجاره و رهن و.. به کسی سپرده شود و قرار بر این باشد که آن مال برگردانده شود یا به مصرف معینی برسد و شخصی که مال نزد او امانت بوده برخلاف توافق پیشین ( برگرداندن مال یا به مصرف معین رسیدن آن ) به ضرر مالک یا متصرف قانونی آن مال را تصاحب یا تلف یا مفقود یا استعمال نماید به مجازات خیانت در امانت محکوم می شود .

سوالی که ممکن است پیش بیاید آن است که چنانچه مستاجر پس از اتمام مدت اجاره مورد اجاره را تحویل موجر ندهد آیا مشمول جرم خیانت در امانت است یا خیر ؟ در پاسخ به این سوال باید گفت که چنانچه مستاجر پس از پایان مدت اجاره از تخلیه ملک امتناع نمود موضوع مشمول قانون موجر و مستاجر است و جنبه کیفری ندارد و موجر بایستی دستور تخلیه مستاجر را بخواهد .

اما چنانچه مستاجر با سونیت تصرفاتی کند که حاکی از تصزف مالگانه باشد مانند اینکه عین مستاجره را با سوءنیت تخریب نماید یا رهن دهد یا گرو بگذارد ، مشمول جرم خیانت در امانت می شود. ( در مورد تخریب عمل خیانت در امانت ( تلف ) با جرم تخریب تعدد معنوی دارد .)

 

سپرده شدن مال توسط مالک یا ماذون از طرف مالک

یکی از شرایط برای تحقق جرم جرم خیانت در امانت این است که مال باید توسط مالک یا ماذون از طرف مالک یا متصرفی که قانون تصرف او را مورد احترام دانسته است به شخص امین سپرده شود .بنابراین چنانچه مالی توسط سارق یا کلاهبردار و دیگر اشخاصی که تصرف آنان مورد حمایت قانون نیست به شخصی سپرده شود و آن شخص از استرداد آن امتناع کند مشمول جرم خیانت در امانت نیست .

برای مثال چنانچه سند سفید امضایی به کسی داده شود یا شخصی به هر طریق آن را بدست بیاورد و از آن سوء استفاده نماید مشمول جرم سو استفاده از سفید امضا بوده و به 1 تا 3 سال زندان محکوم می شود .

 

شرط استرداد یا به مصرف معین رسیدن مال

هنگامی جرم خیانت در امانت تحقق می یابد که قرار بر این باشد که مال یا سند مورد امانت ، به مصرف معینی برسد یا مسترد شود اما امین برخلاف این موضوع ، با سوءنیت به ضرر مالک یا متصرف قانونی نسبت به تصاحب یا استعمال یا تلف یا مفقود نمودن امانت اقدام کند . برای مثال باغی به شخصی به عنوان امین سپرده شود اما امین میوه های باغ را چیده و بفروشد . یا خانه ای به شخصی سپرده شود تا از آن محافظت کند اما امین خانه را اجاره دهد .

 

تعریف استعمال ، تصاحب ، تلف یا مفقود کردن

  • استعمال : منظور از استعمال استفاده یا مصرف مال مورد امانت است .مانند اینکه اتومبیل که به شخصی سپرده شود تا آن را نگهداری کند اما شخص بر خلاف توافق طرفین از ماشین استفاده کند .
  • تصاحب : منظور از تصاحب آن است که امین مال مورد امانت را به عنوان مال خود در نظر بگیرد و نسبت به آن تصرفات مالکانه داشته باشد . مانند اینکه مال مورد امانت را بفروشد یا رهن دهد یا اجاره دهد و یا از استرداد آن امتناع کند .
  • تلف : منظور از تلف کردن از بین بردن عمدی مال مورد امانت است . مانند اینکه امین مال امانی را تخریب کند یا بسوزاند یا بشکند .
  • مفقود کردن : مفقود کردن یعنی آنکه امین عامدانه و با سونیت مال امانی را مفقود کند . مانند اینکه انگشتر مورد امانت را در خیابان رها کند یا در دریا بندازد .

 

ارسال اظهارنامه قبل از طرح شکایت کیفری

در خصوص اثبات جرم خیانت در امانت توسط امین ، صلاح این است که قبل از طرح شکایت خیانت در امانت با ارسال اظهارنامه به امین ، تحویل مورد امانت را در خواست کنیم و در صورتی که امین از استرداد مال مورد امانت امتناع کرد اقدام به طرح شکایت خیانت در امانت کنیم و اظهارنامه را نیز به شکوائیه ضمیمه نماییم .

 

منبع سایت : وکیل پروندی


آشنایی با دردسرها و مشکلات بعد از طلاق

ترس از آینده

دکتر علی بنی اسدی، روانشناس بالینی، استاد دانشگاه و مشاور خانواده در یک تقسیم بندی کلی آسیب های طلاق را به دو بعد فردی و خانوادگی تقسیم کرد و درباره آسیب های فردی به خراسان گفت: اولین مسئله، ترس از آینده است. تصمیم به پایان دادن به یک زندگی مشترک، کار ساده و بی اهمیتی نیست، این تصمیم با احساس تأسف و سرزنش خود همراه است.

ترس از تنهایی پس از طلاق، احساسی است که زنان بیش از مردان ابراز می کنند. این ترس بیشتر ناشی از این نگرانی است که آیا شریک زندگی دیگری خواهند داشت؟ ترس از این که نتوانند بدون یک مرد زندگی کنند و فرزندان خویش را به تنهایی اداره کنند و شغلی بیابند و از نظر مالی خود و فرزندانشان را اداره کنند.این ترس ها ناشی از نگاه واقع بینانه در زندگی فردی و اجتماعی است.

احساس گناه

این استاد دانشگاه دومین آسیب فردی را احساس گناه دانست و افزود: گاهی زنان مطلقه با احساس گناه زیادی درباره متلاشی شدن خانواده دست به گریبان هستند. به اعتقاد برخی از صاحب نظران مهم ترین احساسی که پس از طلاق در پدر و مادری که متارکه کرده اند پدید می آید ، احساس گناه و خیانت نسبت به خوشبختی فرزندان است. به علاوه بیم از آینده ای مبهم برای خود و فرزندان، واکنش های گوناگونی را در آنان پدید می آورد و این وضعیت، احساس گناه را شدت می بخشد.

مشکلات روحی و جسمی

روان شناس بالینی از مشکلات روحی و جسمی، به عنوان سومین آسیب فردی طلاق یاد کرد و گفت: نبود همسر و تنهایی پس از طلاق موجب می شود که بیشتر زنان پس از جدایی به ناراحتی های روحی و جسمی دچار شوند و همچنان نیازهای عاطفی خود را در شوهر سابق خود جست وجو کنند.

کمبود معاشرت و تفریح ها به علت مسائل شهرنشینی در کلانشهرها، بر مشکلات عاطفی زن می افزاید. البته مشکلات روحی پس از طلاق به مراتب بیش از صدمات جسمانی آن است. زن مطلقه به علت نداشتن استقلال اجتماعی از پایگاه اجتماعی معینی برخوردار نیست و به خانواده پدر یا برادر وابسته است.

مشکل دوگانگی نقش

مشاور خانواده در ادامه مشکل دوگانگی نقش را آسیب دیگری دانست که بر اثر طلاق به سراغ زنان می آید: زنان در ارتباط با فرزندان خود با دوگانگی نقش مواجه می شوند و حضور نداشتن پدر، فرزندان را دچار مشکل می کند. زن مطلقه برای فرزندانش هم باید پدر باشد هم مادر و مرد نیز در صورتی که کودک با او زندگی کند، باید هم نقش مادر و هم نقش پدر را بر عهده بگیرد.

مشکلات اقتصادی

وی پنجمین آسیب را مشکلات اقتصادی مطرح کرد و افزود: یکی از مهم ترین مشکلات زنان پس از طلاق مسئله اقتصادی است. این موضوع برای زنان کم سواد و فاقد مهارت به صورت حادتری جلوه می کند. واکنش اعضای خانواده نسبت به طلاق و جدایی مختلف است.

در برخی موارد آنان نگرانند که فردی که متارکه کرده، از نظر اقتصادی و مالی به آن ها وابسته شود. طلاق می تواند وضعیت اقتصادی اجتماعی فرد مانند شغل او را نیز تحت تأثیر قرار دهد. از دیگر مسائل و مشکلات زنان مطلقه، تهیه مسکن و مکانی برای زندگی است.

انزوای اجتماعی

دایره آسیب های فردی طلاق برای زنان بسیار گسترده است، بنی اسدی به انزوا و اختلال در هویت اجتماعی به عنوان آسیب دیگری پرداخت و گفت: طلاق شرایطی ایجاد می کند که به کاهش نفوذ اجتماعی و حتی تضعیف برخی موقعیت ها و فرصت های اجتماعی فرد منجر می شود.

در برخی مواقع رفتار جامعه با زنان مطلقه به گونه ای است که آن ها احساس می کنند دیگر جایی در جامعه ندارند. فرد مطلقه نه در مقام یک مجرد است و نه در مقام یک متأهل. جامعه ما تعریف و جایگاه مناسبی را برای وی در نظر نمی گیرد و نگرش منفی نسبت به فرد مطلقه وجود دارد.

زنان مطلقه از گزند طعنه ها و نگاه های کنجکاوانه دوستان، اطرافیان و آشنایان در امان نیستند، به طور مثال بعضی معتقدند که حضور زن مطلقه در اتاق عقد دیگران خوش یمن نیست!

کاهش فرصت ها ی ازدواج

مشاور خانواده کاهش فرصت های ازدواج برای زنان مطلقه را هم به فهرست این آسیب ها اضافه کرد و در توضیح آن گفت: زنان مطلقه معمولاً نسبت به مردانی که متارکه کرده اند، کمتر ازدواج مجدد می کنند. از جمله علل اجتماعی این وضعیت، وجود فرزندان، سن زن و تمایل نداشتن مردان برای ازدواج با زن مطلقه است.

در فرهنگ ایرانی زنان مطلقه برای ازدواج، از اعتبار کمتری برخوردارند و مردی که ازدواج نکرده است کمتر به سراغ آن ها می رود و در اغلب موارد مردانی که زنان خود را از دست داده یا همسر خود را طلاق داده اند، به خواستگاری آن ها می روند، در این شرایط زن مطلقه دیگر نمی تواند آزادانه حق انتخاب داشته باشد و سطح توقعات او از طرف مقابل، بسیار تنزل می کند و بسیاری از شرایط ناگوار را به اجبار پذیرا می شود؛ زیرا در غیر این صورت برای همیشه تنها خواهد ماند.

کاهش رضایت از زندگی

وی آخرین آسیب فردی را کاهش رضایت از زندگی در زنان مطلقه دانست. به گفته وی پژوهشگران اثر متغیرهایی چون وضع ازدواج و سن را بر رضایت از زندگی مطالعه کرده اند. یکی از قوی ترین همبستگی های آماری، میان رضایت از زندگی و وضع ازدواج بوده است و افراد مطلقه، کمترین میزان رضایت را ابراز کرده اند.

منبع


بعد از طلاق چه مشکلات و دردسر هایی به وجود می آید؟

تبعات منفی طلاق برای زوجین مشکلاتی ایجاد می کند ، افراد کمی می توانند بعد از طلاق زندگی عادی و روزمره خود را از سر گیرد. حداقل تا مدتی از نظر روانی، اجتماعی و … درگیر خواهد بود. طلاق پیامدهای اجتماعی، روانی، امنیتی، مالی، عاطفی، جنسی و … زیادی را در پی دارد.

حس گناه

احساس گناه یکی از مباحث مهمی است که تقریبا در همه افرادی که از همسرشان جدا شده اند، دیده می شود.حس گناه نسبت به قربانی شدن فرزندان در این رابطه که خوشبختی آنها دستخوش تغییر خواهد شد و آینده از نظر ازدواج، تحصیل و … دچار مشکل می شوند، وجود دارد. از طرفی فرد احساس گناه نسبت به خود دارد که چرا وارد این رابطه شده است. گاه مردان از سر لجبازی اجازه دیدار فرزندان را با مادرشان نمی دهند.

این اتفاق مشکلات بسیاری از نظر عاطفی برای زنان ایجاد می کند و احساس گناه را چند برابر خواهد کرد.چرا که مادر از ابراز حس مادرانه خود منع می شود و به دلیل دور افتادن از فرزندان بنابر شرایط نامساعد زندگی مشترک ، مشکلات بسیاری به وجود می آید.

 

ناامیدی و افسردگی

یکی از مسائل مهمی که بعد از طلاق برای هر دو طرف اتفاق می افتد حس ناامیدی و افسردگی از شکست در یک رابطه می باشد که زمان زیادی برای آن صرف شده است.

دوگانگی نقش

نگهداری از فرزندان به تنهایی و بدون حضور پدر و یا مادر کار دشواری است. مثلا مردها برای امرار معاش و حل مسائل اقتصادی خانواده ، اغلب بیرون از منزل به سر می برند و فرصت کمتری برای بودن در کنار فرزندان دارند . خانمها نیز به تنهایی نمی توانند هم نقش مادر و هم نقش پدر را ایفا کنند.

هیچ کدام قادر نیستند نقش دیگری را برای فرزند بازی کنند . چنین کاری بسیار دشوار و در عمل ممکن نیست . مثلا وقتی پدر فرزند را تقبل می کند،چگونه می تواند هم ماموریت کاری خود را انجام دهد و هم به غذا و درس و مشق فرزندش رسیدگی کند؟

ترس از آینده

مبهم شدن و ترس از آینده برای هر دو جنس نیز مشکلی است که بعد از طلاق دیده می شود. البته این حالت بیشتر در زنان مشهود است. مثلا این که در مورد مسائل اقتصادی چه کار باید انجام دهند؟ یا اگر فرزند و فرزندانی هم وجود داشته باشند، چگونه قرار است از آنها نگهداری شود؟

اختلال در الگو پذیری فرزندان

همان طور که می دانید الگوی یک پسر معمولا پدر است و برای دختر نیز مادر ، وقتی مادر حضانت فرزند پسر را بر عهده می گیرد در همانندسازی پسر با پدری که حضور ندارد دچار اختلال خواهد شد یا همینطور زندگی دختر با پدر ، قطعا چنین دخترانی هنگام رسیدن به سن بلوغ دچار مشکل خواهند شد چرا که مسائل بلوغ خود را با پدر مطرح نمی کنند.

اگر هم مطرح کنند، کاری از دست پدر بر نمی آید. در یک خانواده از هم گسیخته بعضی از یادگیری ها، به خصوص یادگیری های جنسیتی ، مسیر خود را به درستی طی نمی کنند و اغلب فرزندان نیز از این شرایط ابراز نارضایتی می کنند.

 

قطع ارتباط عاطفی

یکی از آسیب های طلاق ،قطع ارتباط عاطفی با جنس مخالف است. در این شرایط ممکن است ازدواج دوباره تکرار نشود و احتمال شکل گیری رابطه های خارج از عرف وجود دارد که زمینه را برای مشکلات بعدی مهیا می کند.

در این شرایط چنانچه در نمناک گفته شد مردان با عدم تمایل به ازدواج مجدد ،با پیدا کردن دوست و … بمی خواهند نیازهای جنسی خود را برطرف کنند و زنان عمدتا به دنبال مردی هستند تا مسائل عاطفی آنها را پوشش دهد.

وقتی برای برطرف کردن نیازهای عاطفی دوستی اتفاق می افتد، ناخودآگاه روابط زناشویی هم برقرار می شود که راه را برای فساد اخلاقی هموار می کند. گاهی هم ازدواج های شتاب زده صرفا برای جلوگیری از تنهایی دیده می شود که این نوع از ازدواج ها می تواند موجب طلاق بعدی شود و تبعات آن هم برای افراد بسیار سنگین است.

حس تعارض

احساس تعارض بعد از طلاق در هر دو نفر ایجاد می شود . مثلا زن یا مرد بعد از طلاق به خوبی های یکدیگر فکر می کنند. گاهی هم با احساس نفرت ، فقط مشکلات و بدی ها را مرور می کنند. دو نظر متضاد این کشمکش ذهنی را پدید می آورند که آیا واقعا طلاق درست بوده یا نه؟ چون زن یا مرد نمی توانند این دو وجه را یکپارچه کنند.

اختلال در مدیریت خانواده

اختلال در نحوه مدیریت زندگی ایجاد می شود که می تواند منجر به تغییرات روانی شدیدی در هر دو طرف گردد .درگیری های لفظی خانوادگی، اقتصادی و … باعث از بین رفتن روحیه در فرد می شود . مثلا اگر مرد مهریه سنگینی پرداخت کرده یا قرار است پرداخت کند ، باید فشار مالی زیادی را تحمل کند.


آثار هیجانی بعد از طلاق روی زوجین

در ابتدا لازم به ذکر است که طلاق نه تنها راهکاری حقوقی بلکه راهکاری احساسی و هیجانی است به گونه ای که می تواند احساسات را به طور عمیق تحت تاثیر خود قرار دهد. انجام این فرایند مستلزم مشکلاتی است و افرادی که می خواهند به این کار اقدام کنند باید شجاعانه تصمیم گیری کنند و تمامی مراحل را به صورت قاطعانه انجام دهند.

زمانی که زوجین تصمیم خود را که مبنی بر طلاق است اخذ می کنند مراحل مختلف شک و تردید را پشت سر می گذارند. در طی این مرحله دو طرف باید به آمادگی ها و مهارت های لازم دست یابند تا بتوانند این اقدام را به صورت صحیح انجام دهند و مشکلات ناشی را از طلاق را به حداقل خود برسانند.

شایان ذکر است اصلاح قوانین مربوط به طلاق منجر به بروز برخی رویکردهای غیر خصمانه در این اقدام شده است. برخی از این رویکردها نظیر گفتگو و میانجیگری است که در خلال این مسئله به وفور نمایان می شود.

برخی اقدامات موثر بر روی روند و میزان طلاق، مشاجره و گفتگو میان زوجین است.این موارد می تواند ناراحتی و ناخشنودی میان بزرگسالان را به حداقل خود برساند. این موارد بر روی فرزندان نیز تاثیرات مثبتی بر جای می گذارد. به طور کلی مفارقت زوجین می تواند تاثیرات منفی و مخرب بر روی فرزندان و آینده آنها داشته باشد. نکته قابل توجه این است زوجینی که تمایل به جدایی از یکدیگر دارند نیازهای فرزندان خود را نادیده می گیرند و به راحتی از آنها عبور می کنند حال آنکه انصراف از این امر نمایانگر عکس این موضوع می باشد.

همانطور که میدانید در طی فرایند طلاق، زوجین باید بر این حقیقت واقف شوند که رابطه آنها با شکست مواجه شده است. این افراد باید این مسئله را درک کنند که زندگی آنها به صورت مجرد ادامه خواهد داشت و ملزومات این امر داشتن استقلال کامل از نظر هیجانی (احساسی) و مالی است. به طور کلی زوجین باید از این قابلیت برخوردار باشند که گذشته خود را به طور کامل به فراموشی بسپارند و واقعیت زندگی خود را درک نمایند.

هر یک از زوجین به نوبه خود بر روی جدایی و بروز مشکلات ناشی از طلاق موثر می باشند. توصیه می شود زوجین زمانی که از یکدیگر جدا میشوند یکدیگر را ملاقات کنند چرا که این امر می تواند سبب بروز واکنش های ناخوشایند شود. بنابراین پس از مفارقت و جدایی زوجین، رفتار آنها باید کاملا سنجیده و عقلانی باشد تا از بروز برخی مشکلات جلوگیری شود.

نکته: فرایند طلاق و جدایی فرایندی هیجانی است که اغلب سبب برانگیخته شدن احساسات می شود. پیش از اینکه زوجین به این عمل اقدام نمایند توصیه می شود با افراد خبره و با تجربه مشورت کنند و از حمایت های اطرافیان خود برخوردار شوند.

یکی از تحولات گسترده و پر تنش در زندگی افراد مسئله طلاق است. فردی که درگیر این مسئله می شود و آن را تجربه می کند باید در وهله نخست با یک روانشناس یا مشاوره متخصص و مجرب مشورت کند. این افراد متخصص می توانند با نگاهی واقع بینانه به زندگی آنها بنگرند و راهکارهای مناسب را ارائه دهند و به آنها کمک شایانی کنند.

بهره گرفتن از تجارب افراد متخصص می تواند اختلالات و درگیری های هیجانی یا به عبارتی مشکلات و خطرات طلاق را در میان زوجین به مراتب کاهش دهد. با انتخاب این راه یا همان مفارقت و جدایی فرد می تواند با تحمل کمترین آسیب ها به رابطه خود خاتمه داده و به صورت مجدد به زندگی عادی خود ادامه دهد.

از مشکلات شایع و رایج پس از طلاق بروز برخی چالش های جدی و حاد همچون افسردگی شدید، غم و اندوه طولانی مدت، اضطراب و تنش و… است. این اسیب ها و مشکلات امری به نسبت عادی است که اغلب افراد در آن زمان به آنها دچار می شوند. چنانچه این موارد به صورت طولانی مدت بروز یابد درمان و برطرف کردن آنها امری غیر ممکن تلقی می شود.

 

 

طلاق و آثار آن بر روی فرزندان چگونه خواهد بود؟

یکی از رویدادهای ناخوشایند و نامطلوب برای فرزندان، جدایی والدین از یکدیگر است. افرادی که از یکدیگر جدا می شوند با موانع و مشکلاتی روبرو می شوند که ادامه زندگی برای آنها دشوار و ناممکن تلقی می شود.

یکی از مواردی که موجب عدم توجه والدین به فرزند می شود بحث های مکرر میان آن دو است. در پاره ای از موارد اختلافات میان زوجین تا حدی شدید می شود که نگهداری از فرزند را تقسیم می کنند و جدایی از یکدیگر را تنها راهکار حل مشکلات می دانند.

یکی از دردسرهای طلاق این است که فرزندان نبود پدر یا مادر را به شدت احساس می کنند و این امر بر روح و روان آنها تاثیر ویژه ای دارد. به طور کلی آنها در برخورد با مشکلات سکوت می کنند . این افراد زمان زیادی را صرف فکر کردن به پدر و مادر خود می کنند و نمی توانند بی تفاوت از کنار آنها عبور کنند. تمامی این موارد با یکدیگر منجر به بروز اختلالات اضطرابی و تنش های روانی می شود که در نهایت تاثیرات مخرب را بر روی افراد بر جای می گذارد.

نکته قابل توجه این است که فرزندان باید پس از طلاق، همچنان مورد مهر و محبت و توجه والدین واقع شوند. به هیچ عنوان نباید توهین و تحقیر والدین را نسبت به یکدیگر شاهد باشند چرا که این امر نیز می تواند بر روح و روان وی تاثیرگذار باشد.

زوجین باید این نکته را در نظر بگیرند که طلاق خود به صورت جدی و شدید باعث آسیب و اختلال به فرزندان نمی شود بلکه این اسیب زمانی فراگیر و حاد می شود که فرزندان شاهد برخی رفتارهای والدین با یکدیگر باشند. از این رو الزامی است والدین به صورت کنترل شده با یکدیگر رفتار کنند.

فرزندان در برابر طلاق والدین واکنش های متفاوتی از خود نشان می دهند. این امر تا حد زیادی به سن و سال و نیاز آنها بستگی دارد. چنانچه فرزند کوچک باشد خشمگین و عصبی می شود و برخورد و نگرش او تغییر می کند. در این زمان است که فرزند نسبت به والدین خود احساس ناامیدی می کند.

مشکلات میان زوجین چنانچه به جدایی و سازگاری ختم شود اضطراب هایی ایجاد می کند. چنانچه این اضطراب ها پیش زمینه تغییر خانه باشد تحریک پذیری افراد به مراتب افزایش می یابد و شخص با برخی دشواری های اجتماعی مواجه خواهد شد. در طی این مشکلات است که اهتمام کودک در کلاس های درسی به شدت کاهش می یابد و این امر منجر به افت تحصیلی وی می شود.

نکته: تحقیقات نشان می دهد کودکانی که سن آنها کمتر است آسان تر و سریع تر خود را با شرایط طلاق وفق می دهند و در زمان کوتاهی به زندگی عادی خود باز میگردند.

اما به هر اندازه سن فرزند افزایش یابد سازگاری او با شرایط به وجود آمده کمتر می شود. در این زمان فرزند تمایل زیادی به درونی سازی احساسات خود دارد. این مسئله می تواند سبب بروز مشکلات و شکست هایی برای وی شود و زندگی را برای او بی معنی جلوه دهد.