آثار هیجانی بعد از طلاق روی زوجین
در ابتدا لازم به ذکر است که طلاق نه تنها راهکاری حقوقی بلکه راهکاری احساسی و هیجانی است به گونه ای که می تواند احساسات را به طور عمیق تحت تاثیر خود قرار دهد. انجام این فرایند مستلزم مشکلاتی است و افرادی که می خواهند به این کار اقدام کنند باید شجاعانه تصمیم گیری کنند و تمامی مراحل را به صورت قاطعانه انجام دهند.
زمانی که زوجین تصمیم خود را که مبنی بر طلاق است اخذ می کنند مراحل مختلف شک و تردید را پشت سر می گذارند. در طی این مرحله دو طرف باید به آمادگی ها و مهارت های لازم دست یابند تا بتوانند این اقدام را به صورت صحیح انجام دهند و مشکلات ناشی را از طلاق را به حداقل خود برسانند.
شایان ذکر است اصلاح قوانین مربوط به طلاق منجر به بروز برخی رویکردهای غیر خصمانه در این اقدام شده است. برخی از این رویکردها نظیر گفتگو و میانجیگری است که در خلال این مسئله به وفور نمایان می شود.
برخی اقدامات موثر بر روی روند و میزان طلاق، مشاجره و گفتگو میان زوجین است.این موارد می تواند ناراحتی و ناخشنودی میان بزرگسالان را به حداقل خود برساند. این موارد بر روی فرزندان نیز تاثیرات مثبتی بر جای می گذارد. به طور کلی مفارقت زوجین می تواند تاثیرات منفی و مخرب بر روی فرزندان و آینده آنها داشته باشد. نکته قابل توجه این است زوجینی که تمایل به جدایی از یکدیگر دارند نیازهای فرزندان خود را نادیده می گیرند و به راحتی از آنها عبور می کنند حال آنکه انصراف از این امر نمایانگر عکس این موضوع می باشد.
همانطور که میدانید در طی فرایند طلاق، زوجین باید بر این حقیقت واقف شوند که رابطه آنها با شکست مواجه شده است. این افراد باید این مسئله را درک کنند که زندگی آنها به صورت مجرد ادامه خواهد داشت و ملزومات این امر داشتن استقلال کامل از نظر هیجانی (احساسی) و مالی است. به طور کلی زوجین باید از این قابلیت برخوردار باشند که گذشته خود را به طور کامل به فراموشی بسپارند و واقعیت زندگی خود را درک نمایند.
هر یک از زوجین به نوبه خود بر روی جدایی و بروز مشکلات ناشی از طلاق موثر می باشند. توصیه می شود زوجین زمانی که از یکدیگر جدا میشوند یکدیگر را ملاقات کنند چرا که این امر می تواند سبب بروز واکنش های ناخوشایند شود. بنابراین پس از مفارقت و جدایی زوجین، رفتار آنها باید کاملا سنجیده و عقلانی باشد تا از بروز برخی مشکلات جلوگیری شود.
نکته: فرایند طلاق و جدایی فرایندی هیجانی است که اغلب سبب برانگیخته شدن احساسات می شود. پیش از اینکه زوجین به این عمل اقدام نمایند توصیه می شود با افراد خبره و با تجربه مشورت کنند و از حمایت های اطرافیان خود برخوردار شوند.
یکی از تحولات گسترده و پر تنش در زندگی افراد مسئله طلاق است. فردی که درگیر این مسئله می شود و آن را تجربه می کند باید در وهله نخست با یک روانشناس یا مشاوره متخصص و مجرب مشورت کند. این افراد متخصص می توانند با نگاهی واقع بینانه به زندگی آنها بنگرند و راهکارهای مناسب را ارائه دهند و به آنها کمک شایانی کنند.
بهره گرفتن از تجارب افراد متخصص می تواند اختلالات و درگیری های هیجانی یا به عبارتی مشکلات و خطرات طلاق را در میان زوجین به مراتب کاهش دهد. با انتخاب این راه یا همان مفارقت و جدایی فرد می تواند با تحمل کمترین آسیب ها به رابطه خود خاتمه داده و به صورت مجدد به زندگی عادی خود ادامه دهد.
از مشکلات شایع و رایج پس از طلاق بروز برخی چالش های جدی و حاد همچون افسردگی شدید، غم و اندوه طولانی مدت، اضطراب و تنش و… است. این اسیب ها و مشکلات امری به نسبت عادی است که اغلب افراد در آن زمان به آنها دچار می شوند. چنانچه این موارد به صورت طولانی مدت بروز یابد درمان و برطرف کردن آنها امری غیر ممکن تلقی می شود.
طلاق و آثار آن بر روی فرزندان چگونه خواهد بود؟
یکی از رویدادهای ناخوشایند و نامطلوب برای فرزندان، جدایی والدین از یکدیگر است. افرادی که از یکدیگر جدا می شوند با موانع و مشکلاتی روبرو می شوند که ادامه زندگی برای آنها دشوار و ناممکن تلقی می شود.
یکی از مواردی که موجب عدم توجه والدین به فرزند می شود بحث های مکرر میان آن دو است. در پاره ای از موارد اختلافات میان زوجین تا حدی شدید می شود که نگهداری از فرزند را تقسیم می کنند و جدایی از یکدیگر را تنها راهکار حل مشکلات می دانند.
یکی از دردسرهای طلاق این است که فرزندان نبود پدر یا مادر را به شدت احساس می کنند و این امر بر روح و روان آنها تاثیر ویژه ای دارد. به طور کلی آنها در برخورد با مشکلات سکوت می کنند . این افراد زمان زیادی را صرف فکر کردن به پدر و مادر خود می کنند و نمی توانند بی تفاوت از کنار آنها عبور کنند. تمامی این موارد با یکدیگر منجر به بروز اختلالات اضطرابی و تنش های روانی می شود که در نهایت تاثیرات مخرب را بر روی افراد بر جای می گذارد.
نکته قابل توجه این است که فرزندان باید پس از طلاق، همچنان مورد مهر و محبت و توجه والدین واقع شوند. به هیچ عنوان نباید توهین و تحقیر والدین را نسبت به یکدیگر شاهد باشند چرا که این امر نیز می تواند بر روح و روان وی تاثیرگذار باشد.
زوجین باید این نکته را در نظر بگیرند که طلاق خود به صورت جدی و شدید باعث آسیب و اختلال به فرزندان نمی شود بلکه این اسیب زمانی فراگیر و حاد می شود که فرزندان شاهد برخی رفتارهای والدین با یکدیگر باشند. از این رو الزامی است والدین به صورت کنترل شده با یکدیگر رفتار کنند.
فرزندان در برابر طلاق والدین واکنش های متفاوتی از خود نشان می دهند. این امر تا حد زیادی به سن و سال و نیاز آنها بستگی دارد. چنانچه فرزند کوچک باشد خشمگین و عصبی می شود و برخورد و نگرش او تغییر می کند. در این زمان است که فرزند نسبت به والدین خود احساس ناامیدی می کند.
مشکلات میان زوجین چنانچه به جدایی و سازگاری ختم شود اضطراب هایی ایجاد می کند. چنانچه این اضطراب ها پیش زمینه تغییر خانه باشد تحریک پذیری افراد به مراتب افزایش می یابد و شخص با برخی دشواری های اجتماعی مواجه خواهد شد. در طی این مشکلات است که اهتمام کودک در کلاس های درسی به شدت کاهش می یابد و این امر منجر به افت تحصیلی وی می شود.
نکته: تحقیقات نشان می دهد کودکانی که سن آنها کمتر است آسان تر و سریع تر خود را با شرایط طلاق وفق می دهند و در زمان کوتاهی به زندگی عادی خود باز میگردند.
اما به هر اندازه سن فرزند افزایش یابد سازگاری او با شرایط به وجود آمده کمتر می شود. در این زمان فرزند تمایل زیادی به درونی سازی احساسات خود دارد. این مسئله می تواند سبب بروز مشکلات و شکست هایی برای وی شود و زندگی را برای او بی معنی جلوه دهد.